معنی خرد کردن در فرهنگ لغت تولید کننده درک توانایی تولید قوی ، قدرت تحقیق پیشرفته و خدمات عالی ، شانگهای معنی خرد کردن در فرهنگ لغت تأمین کننده ارزش ایجاد می کند و برای همه مشتری ارزش ایجاد می کند.
پول خرد هندی: جستجو معنی "پول خرد هندی" در فرهنگ حل جدول، مترادف و متضاد فارسی، فرهنگ معین، فرهنگ دهخدا، فرهنگ عمید، سره، هوشیار، دیکشنری زبان های خارجی
در این قسمت از جس جو شما به لغت نامه فارسی دسترسی دارید، در این بخش شما علاوه بر اینکه می توانید به دنبال معنی لغات فارسی بگردید، می توانید لغات فارسی مشابه از لحاظ روش نوشتن را بیابید.
معنی واژهٔ خرد در لغتنامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژه‌یاب این جست‌وجو را در فرهنگ‌های دیگر انجام دهید. نان خرد کردن ؛ نان ریزریز کردن برای ساختن ثرید. (یادداشت بخط مؤلف ).
معنی نگرش در لغت نامه دهخدا ( اسم ) ۱ نگاه نظر. ۲ ملاحظه رعایت . ۳ دقت توجه : اندرین نه خرد باشد و نه حمیت که مرچنان خداوندی دارد که چندین نگرش کند . یابی نگرش . معنی نگرش در فرهنگ فارسی عمید
معنی واژهٔ خرد کردن در لغتنامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژه‌یاب این جست‌وجو را در فرهنگ‌های دیگر انجام دهید. جست‌وجوی خرد کردن در واژه‌نامه‌های دیگر نگارش معنی دیگر برای
معنی انجم در لغت نامه دهخدا نام خرد و عقل و فلک مشتری در دساتیر آمده و این انجم پارسی است نه به معنی ستاره انجم که عربی است ٠ معنی انجم در فرهنگ فارسی عمید
برای پیدا کردن مفهوم آن لغت راههای زیادی می‌توان پیشنهاد کرد،جستجوی دستی در کتاب فرهنگ لغات، تایپ لغت در یک نرم‌افزار کامپیوتری و یا پرسیدن مفهوم لغت دارای ۱۰۰۰ کلمه و عبارت با معنی
فرهنگ‌های یک‌زبانهٔ فارسی که پس از اسلام تا قرن هشتم هجری تألیف شده‌اند همگی فرهنگ‌های کوتاه و اختصاصی هستند که غالباً بر اساس حرف آخر لغات و برای استفاده شاعران که بتوانند لغات را در قافیه به کار ببرند تنظیم شده‌اند.
فرهنگ.. [ ف َ هََ ] (اِ) (از: فر، پیشوند + هنگ از ریشه ٔ ثنگ اوستایی به معنی کشیدن وفرهختن و فرهنگ) هر دو مطابق است با ادوکات و اِدوره در لاتینی که به معنی کشیدن و نیز به معنی تعلیم و تربیت است.(حاشیه ٔ برهان چ معین ).
هنر با خرد در دل مرد تند معنی زنگار در فرهنگ فارسی عمید (یا: پتینه) جلوه ای که از طریق اکسیده کردن، بر سطوح مفرغیپدید می آید و رنگ مفرغ را به رنگ سبز تغییر می دهد. در مفهوم وسیع تر، به هر نوع
لغت نامه. فرهنگ لغت، لغت نامه یا فرهنگنامه کتابی است که در آن معانی واژه های یک زبان معین با توضیحات مربوط به ریشه شان، تلفظ شان، یا اطلاعات دیگر مربوط به آنها به ترتیب حروف الفبای همان زبان گردآوری می شوند.
معنی واژهٔ فرهنگ در لغتنامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژه‌یاب عقل و خرد : هرچه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست پنجه با زورآزما افکندن از فرهنگ نیست .
آبادیس معنی بینش = بصیرت، بینایی، خرد، آگاهی، دانش، درک، دید، شعور، شناخت، فرهنگ، فضل، کمال، معلومات، وقوف ⬆ برای انتخاب دیکشنری یا لغتنامه، اینجا را کلیک کنید.
persian to english, english to english and perisan to persian dictionary
ترجمه‌ها در فرهنگ لغت انگلیسی to cease to function +1 معنی مختلف تجزیه کردن، تفکیک، فروریختگی . ما بايد اين کار رو به تاکتيک هاي قابل لمس خرد کنيم که بشه پياده اش
عبارات مشابه در فرهنگ لغت فارسی انگلیسی. (1) آسیاب (بنای آسیاب یا دستگاه آسیاب) mill. stemming. جملات مثال "دستگاه آسیاب"، حافظه ترجمه . add example. fa چرخش دستگاه همزمان باعث پمپاژ آب خرد کردن گندم یا قدرت
بررسی ''خرد کردنترجمه‌ها به انگلیسی. به نمونه‌هایی از خرد کردن نگاه انداخته و با ترجمه در جملات، گوش دادن به تلفظ و تمرین گرامر، زبان را بیاموزید.
آبادیس معنی demolish = معنی : خرد کردن، خراب کردن، ویران کردن معانی دیگر: (ساختمان و غیره) خراب کردن، منهدم کردن، درهم کوبیدن، واریزاندن، (مجازی) نابود کردن، بلعیدن
معنی واژهٔ خرد کردن در لغتنامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژه‌یاب اردو; اسپانیایی را بچند پول کم قیمت معادل آن بدل کردن و آنرا دادن و پولهای کوچک تر در عوض ستدن .
دیکشنری آنلاین انگلیسی به فارسی و فرهنگ لغت فارسی به انگلیسی
معنی واژهٔ ملغی در فرهنگ فارسی معین به فارسی، انگلیسی و عربی از واژه‌یاب لغتنامه دهخدا:: فرهنگ فارسی این جست‌وجو را در فرهنگ‌های دیگر انجام دهید.
لغت نامه دهخدا به صورت آنلاین با قابلیت جستجو و مرور سریع واژگان فارسی به همراه سامانه
WhatsApp)
چت آنلاین
WhatsApp